دولت یار

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

دولت یار

اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

من مسافرم

تا صبح خوابم نبرد

دو شب هست که تا صبح نخوابیدم!

نمی تونم بخوابم.

نماز صبح رو خوندم. سجاده رو الان جمع کردم.

من مسافرم!

تا چند دقیقه دیگه ماشین روشن می شه و من به سوی دنیای جدیدم حرکت می کنم.

چیزی ندارم، دستانم خالی ست. 

اما چشمم به درگاه اهل بیت و امام حسین (ع) و امام رضاست...

و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید...

من مسافرم، 

یا ایها العزیز ! مَسَّنا و اهلنا الضُر و جِئنا ببضاعه مُزجاه و اَوفِ لَنَا الکَیل و تَصَدَّق علینا ؛ ان الله یَجزِی المتصدقین...


عجب لحظه های هست این لحظات!

قبل تر آرزوم شهادت بود و آسمانی شدن تو جوونی، الانم هست

اما...

اما زمین، زمین گیرمون کرد...


من مسافرم،

یادمه به دوستان می گفتم:

هنوز اول راهیم و مقصدی دشوار

رفیق خسته من از سفر چه می دانی؟


سیدنا!   [به قول بچه ها]   از سفر چه می دانی؟ :)


اولا نمی دونستم این سهراب منظورش چی بود که گفت:

«زندگی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد»


اما حالا یه جورایی می فهمم. البته قبلنا هم یه جورایی فهمیده بودم، وقتی دوستام از کنارم می رفتن...

اما حالا زندگی خیلی خیلی حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد...


خدایا هجرت ما رو رو من الخلق الی الله قرار بده و به سرعت هم من الله الی خلق...

خدایا ما کم تحملیم! 

دیگه داره دیر می شه باید رفت...

نمی دونم یاعلی گفتم یا یاحسین یا یارضا...

اما




عشق آغاز شد....

نظرات 1 + ارسال نظر
بنده پروردگار مهربان دوشنبه 7 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:15 ق.ظ http://lellah.blogfa.com

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

متن جالبی بود؛ خوشم اومد

یا ایها العزیز ! مَسَّنا و اهلنا الضُر و جِئنا ببضاعه مُزجاه و اَوفِ لَنَا الکَیل و تَصَدَّق علینا ؛ ان الله یَجزِی المتصدقین...

التماس دعا

علیک سلام

زنده باشید
شما هم برای ما دعا کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد